|
جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, :: 2:54 :: نويسنده : narges
خبر رسید که آمار گیرا غیر واقعی هستن واز این حرف ها من هم واس اطمینان خاطر عوضش کردم تا ساعت 3شب یعنی الآن که کد جدید گذاشتم(اوه عجب بیکاریم
تعداد کل مطالب: 12
بازدید امروز:35 بازدید دیروز:50 بازدید هفته گذشته:180 بازدید ماه گذشته:180 بازدید سال:180 تعداد کل نظرات: 14 من که تا الآن از لوکس بلاگ خیلی راضیم اگه مشکلی پیش اومد وخواستم سرویس دهنده رو عوض کنم به همه خبر میدم،پس ایمیل یا آدرس وبتون فراموش نشه! ![]()
جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, :: 1:1 :: نويسنده : narges
یا با زبون خوش میای توی نظر سنجی شرکت می کنی ![]()
پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : narges
سلام اومدیم یه آپی بکنیمو بریم،بدو بدو چند تا عکس ناز گذاشتم حالشو ببر.اینقضه خوفههههه ادامه مطلب ... ![]()
پنج شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 23:34 :: نويسنده : narges
از وبلاگ نویسی تا بهشت رفتن مشغول آپ کردم وبلاگم بودم مامانم پرسید:حالا آپ می کنی چی می شه؟ گفتم:آپ هام که خوب باشه آمارم میره بالا. -آمار ت بره بالا چی میشه؟ -کامنت هام زیاد میشه. -کامنت ها زیادشه چی میشه؟ - من خوش حال می شم. خواهرم پرید وسط:تو خوشحال شی چی میشه؟ -عمرم زیاد میشه. -عمرت زیادشه چی میشه؟ -فرصت بیشتری برای زندگی دارم. -فرصت بیشتری داشته باشی چی میشه؟ -از فرصتم استفاده می کنم وکار خوب میکنم. -کار خوب کنی چی میشه؟ - میرم بهشت. مامانم گفت-نرگس گفتی چه جوری وبلاگ درست می کنن؟می خوام درست کنم ثوابش بره واسه رفتگان. نتیجه اخلاقی:فرزندم وبلاگ بنویس تا به بهشت داخل شوی......... حالا واسه سلامتیم فعلا بوس
![]()
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 1:58 :: نويسنده : narges
واقعیت حرف ها راستیتش نمی دونم باید از چی و در مورد چی بنویسم ،باید حرفای قشنگ بزنم یا حرفای واقعی یا حرفای زشت.توی این دنیا حرف ها سه دستن یکیشون حرفای قشنگه که مخصوص قصه ها ،رمانها وآدمای چاپلوس و خیال بافه که در روز هزاران بار می گیم یامی شنویم . دسته ی دیگه مربوطه به حرفای واقعی ،حرفای واقعی اون حرفایی که از ته دل میاد ومعمولا همون جا می مونه و می پوسه این حرفا حرف واقعی دل ماست که می تونه یه( دوستت دارم )باشه یا یه (ازت متنفرم) یا حتی (توچه کارمند خوبی هستی)و(جناب رئیس شما نالایقید)دسته ی دیگه حرفای زشته که متاسفانه از این دسته هم زیاد استفاده می شه.این نوع حرف فقط برای آزار دیگرانه،فش-تحقیر-تهمت-سرزنش یاتمسخر ودروغ،مخصوصا دروغ هست. این روزا مردم زیاد از حرفای واقعی استفاده نمی کنن،حقم دارن آیا کسی جرعت اعتراض به مافوقش رو داره؟کسی جرعت اینکه بگه دوستت دارم وپاش بمونم رو داره؟نه نمیشه، همه از ترس از دست دادن شغل هیچ حرفی نمیزنه البته این قابل قبوله ولی دوست داشتن چی؟چرا همیشه عشقا باید سر کوب بشه؟ از ترس شکسته شدن غرور یا مورد تمسخر قرار گرفتن؟شایدم خانواده ها؟اگه این دوست داشتن از نوع حرفای واقعیه و اون فرد کسیه که می خوای باقی عمرتو باهاش باشی چرا می ترسی؟این موضوع بیش تر از همه عذاب آوره. حرفای قشنگ که دیگه توضیح نمیخواد،در واقع شاخه ای از دروغه . از اون حرفایی که صبح تا شب می شنویم واصلا به روی مبارکمون نمی یاریم که این حرفا دروغه چون از بس برای بدست آوردن خواسته هامون ازش استفاده کردیم خیلی راحتیم باهاش.توی رادیو ،تلویزیون ورمان ها زیاد پیدا میشن البته خیلی هم بد نیستن. اگه وجود نداشتن کسی ترفیع نمیگرفت ،رمانی چاپ نمی شد،برنامه تلویزیونی ساخته نمی شد...هه. حرفای زشت حرفایی هستن که بیشتر ازشون به عنوان سلاح وبرای پوشاندن ضعف های خودمون استفاده می کنیم.باید اشاره کنم ترکیب حرفای قشنگ وزشت باعث ترفیع میشه،چه جوری؟ عرض می کنم ،پشت سر همکارمون هزار جور حرف در میاریم وتهمت میزنیم وبعد از لیاقت ودرایت رئیس حرف میزنیم.گاهی (دوستت دارم)هم حرف زشت میشه اونم از بد ترین نوعش،وقتی که برای تفریح وسرگرمی ازش استفاده می کنیم و احساسات کسی رو بازی می گیریم بد ترین حرف دنیا رو زدیم. نمیدونم جز کدوم دسته ای ولی هرچی می خوای باش ولی به کسی به دروغ نگو دوستت دارم. ![]()
چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : narges
خبر اول- همه دوستان رو لینک کردم . که این زیاد مهم نیست ،خودشون متوجه میشدن اما خبر مهم خبر دوم-از این به بعد تصمیم گرفتم گاهی موضوع از شما بگیرم وبنویسم یا برای انتخاب موضوع نظر سنجی کنم.حتی می تونید موضوع انشا تون رو بزارید اما یادتون نره این جا اینترنته واگه کپی کنین لو می رین مردم از خستگی برم بخوابم فعلا
![]() باید نوشت از غم واز عشق نمی دانم چه بود سر نوشت که هرچه نوشت برایم بد نوشت الهی سرنوشت را نمی توان از سر نوشت کاش نویسنده اش خوب می نوشت! غزال باز یادم رفت،امشب همه رو می لینکم. ![]() می خوام یه خاطره واستون تعریف کنم که حدودن مال 2-3هفته پیشه ولی باید قول بدین هم کامنت بزارین هم واسم دعا کنید چون فردا ریاضی ازlogوزیست فصل5و6و ادبیات امتحان دارم. خوب میریم سراغ خاطره: یه روز عصر رفته بودم زبان سرا ،توی کلاس ماکلا چهارنفریم دوتا دختر دوتا پسر،اون روزماچند دقیقه زود تر رفتیم تو کلاس (کاشکی نمیرفتیم حداقل آرزوی م.ر این بود البت نا گفته نماند الآن یکم عذاب وجدان گرفتم فعلا بوس جدید:خبر اومده ترم بعدی میاد،لعنتی شانسه که ما داریم ![]()
دو شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : narges
راستی غزال رفیق فابمه که شده از نویسنده ها.خوش اومدی غزال فعلا کامیش خرابه پستاشو من میزارم.خط خطی کار اونه. ![]() به نام خدا خط خطی... خسته ام اما هرکاری میکنم خوابم نمی برد،به یاد بچگی شروع میکنم به شمردن،یک،دو،سه،چهار...،ناگهان اطرافم راسیاهی پررنگی فرا میگیرد،چشمانم ازشدت تاریکی احساس سنگینی میکنند،چندبارچشمانم رابازوبسته میکنم تابه تاریکی عادت کنند،نا گهان اطرافم خط خطی میشود،خط خطی های رنگی!زمزمه میکنم:اینجا دیگر کجاست؟چه قدر خط خطی!چه قدرشبیه زندگی من است! صدایی میگوید:دلت خط خطی نباشد. میگویم:وقتی زندگی ام خط خطی است مسلماً دلم هم باید خط خطی باشد. میگوید:نه،اشتباه میکنی! میگویم:توازکجامیدانی؟ میگوید:من فرق دل صاف وساده ودل خط خطی راخوب میدانم. میگویم:یعنی چه؟ میگوید:وقتی میگویی زندگی ام خط خطی است،یعنی زندگی ای هم وجود داردودرپس این زندگی همیشه یک دل صاف وساده هست! میگویم:پس خط خطی های زندگی ام چه میشود؟ میگوید:اینهادیگرمهم نیستند،مهم اینست که هرخط به یک رنگ است وسر هرکدام رابگیری به تهش خواهی رسید. با سردرگمی میپرسم:یعنی چه؟ پاسخ می دهد:یعنی گره های زندگی همیشه باز شدنی اند ووقتی میتوانی بازشان کنی،دیگر دلت گره ندارد! قانع میشوم!صدا باردیگردرگوشم میپیچد:دلت گره ندارد،دلت گره ندارد...میخواهم بپرسم کیستی؟اما ناگهان دردل سیاهی سقوط میکنم،باصدای جیغ خفه ام ازخواب میپرم،چندثانیه بعد صدای اذان به گوشم میرسد،ناخودآگاه لبخند میزنم وتکرارمیکنم:دلت گره ندارد مهم،اینست! ![]() ![]() |